پرورش، تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان

برنامه هفتم

1391/3/19 12:29
نویسنده : M.Gh
807 بازدید
اشتراک گذاری

حرکت از وابستگی به همبستگی:

کودک انسانی در جهت روابط خودش با دیگران از هشت مرحله می گذرد:

1) همزیستی یا یکی بودن

کودک انسانی در مرحله اول، با مادر و جهان و طبیعت یکی است.

2) چسبندگی و دوخته شدن: حدود یکسالگی

بزرگترین خطر بین 16-7 ماهگی، یا مطمئن تر 18-6 ماهگی، اضطراب جدایی است.

کودک انسانی در حدود 12 ماهگی با مسئله ای روبروست که هرگز نمی تواند مادر را در مقابل خود و به نوعی کنار خود نداشته باشد و کودکی که سالم است، به مرحله ای می رسد که به مادر چسبیده و با مادر دوخته شده است.

3) اعتیاد: حدود 3 سالگی

به این معنا که معتاد مادر یا عزیزان دیگر است.

و مفهوم اعتیاد این است که همه چیز را زیر پا می گذارد تا آنچه را که می خواهد به دست بیاورد و وقتی که از پان راضی شد و ارضا شد، برای مدتی آن را رها می کند.

4) عادت: حدود 5 سالگی

به این معنا که دوست دارد، می خواهد، ترجیح می دهد که با عزیزانش باشد. همه کاری می کند که آن را داشته باشد.

5) وابستگی: 8 سالگی

در 99 درصد تاریخ شناخته شده انسان، بیش از 99 درصد مردم در همین حد وابستگی مانده اند.

وابستگی به دو دلیل اصلی به وجود می آید. یکی اینکه کودک انسانی متوجه می شود که موجودی نیازمند است و احتیاجاتی دارد و خودش از عهده برآوردن این احتیاجات بر نمی آید. و دوم حضور و وجود هوشی که به عقل تبدیل شده به او می گوید که باید بیندیشد و تدبیری بیندازد.

در چنین شرایطی است که کودک مجبور می شود و به این نتیجه می رسد که باید به عزیزانش بچسبد و از آنها جدا نشود، به خاطر رفع نیازش. از محبت و عشق و دوستی خبری نیست.

بین 11-8 سالگی بزرگترین اضطراب و حتی وحشت کودکان مرگ پدر و مادر است.

6) جدایی و رهایی: 12-8 سالگی

پدر و مادر باید جرئت این را پیدا کنند که در 12 سالگی، بند ناف روانی فرزندشان را ببرند و به او اجازه بدهند که موجودی آزاد و مستقل باشد تا بتواند مراحل بعدی را انجام دهد.

7) استقلال و آزادی: 18 سالگی

خودکفایی: در یک چنین مرحله ای است که من از عهده نیازهای فیزیکی و روانی خودم بر می آیم و در نتیجه مسئله و مشکلی برای اداره زندگی خودم ندارم.

  8) همبستگی: 22-18 سالگی

به این معنا که جوانی که در 18 سالگی به استقلال رسیده و ناچار، به نوعی جدا و تنها شده اما مستقل و آزاد، مایل نیست که اینگونه زندگی کند زیرا به نظر می رسد که تمام نظام خلقت و طبیعت در جهت ایجاد ارتباط با دیگران است.

عشق سالم کامل، محبت را به دلیلی نه از سر نیاز و احتیاج، بلکه به خاطر رشد و تکامل خودش به وجود می آورد و در چنین شرایطی است که محبتی که ایجاد می شود از آنجا که مرتبط به رفع نیاز و احتیاجی نخواهد بود، سبب خواهد شد که پایدار بماند. بنابراین عشق واقعی حقیقی فقط میان کسانی پیدا می شود که از مرحله استقلال و آزادی گذشته اند و به مرحله همبستگی رسیده اند و بنابراین این ارتباط را با آزادی و راحتی انتخاب می کنند تا بر آنها تحمیل می شود.

--> وظیفه پدر و مادر این است که در دنیای امروز، فرزندانشان را از اعتیاد، از عادت و از وابستگی دور کنند و به آنها کمک کنند که مرحله رهایی و جدایی را پشت سر بگذارند، به استقلال و آزادی برسند و سپس انها را کمک کنند که در آخرین مراحل بین 22-18 سالگی، به همبستگی که مساوی و معادل عشق و محبت میان انسانهاست نائل شوند.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)